کد مطلب:106697 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:155

نامه 074-پیمان میان ربیعه و یمن











[صفحه 388]

از پیمان نامه های امام (ع) كه برای قبیله ربیعه و مردم یمن نوشته و از روی دستنوشت هشام بن كلبی نقل شده است. حلف: پیمان، (این پیمانی است كه مردم یمن چه یكجانشین و چه صحراگردشان و اهل قبیله ی ربیعه چه یكجانشین و چه صحراگردشان بر سر آن توافق كردند كه همگی به سوی كتاب خدا دعوت كنند و مطابق آن امر نمایند و سخن كسی را كه آنان را به كتاب خدا دعوت كند و بر اساس آن امر نماید بپذیرند و آن را در مقابل بهایی نفروشند و به عوض كردن آن راضی نشوند و دیگر این كه در برابر مخالف و فروگذارنده ی آن همدست و یار و یاور یكدیگر باشند، دعوتشان همسو و یكی باشد، به خاطر سرزنش ملامتگر و یا خشم خمشگیرنده نیز به جهت خوار ساختن گروهی، گروه دیگر را و دشنام دادن جمعی به جمع دیگر پیمانشان را نشكنند، به این پیمان نامه، حاضر و غایب، دانا و كم خرد، پخته و نادانشان پایبند هستند. وانگهی با این عهدنامه، عهد و پیمان خدا بر آنها استوار گشت، و البته از پیمان خدا مواخذه می شوند. و این پیمان نامه را علی بن ابی طالب نوشت). در این عهدنامه چند نكته به شرح زیر است: 1- كلمه ی هذا، مبتدا و ما، موصول و صفت برای مبتدا و انهم...، خبر مبتدا است و م

مكن است كلمه ی هذا مبتدا و جمله ی ما اجتمع علیه خبر آن و انهم تفسیر برای هذا، باشد، گویا كسی گفته است كه آنان بر سر چه چیز با هم متحد و هم پیمان شده اند؟ در پاسخ گفته شده است: بر اساس كتاب خدا آنان اجتماع و توافق كرده اند. علی كتاب الله خبر برای انهم است، و جمله ی یدعون حال، و هم عامل و متعلق جار و مجرور (الیه) می باشد. و حاضر (یكجانشینی) و بادی صحراگرد از مردم یمن و همچنین از قبیله ربیعه می باشد. 2- عبارت: لا یشترون به ثمنا كنایه از پایبندی و عمل ایشان به قرآن است. 3- جمله: و انهم ید واحد، یعنی در برابر مخالفان قرآن، یار و یاور یكدیگرند. نام ید دست را از باب اطلاق نام سبب بر مسبب بطور مجاز بر شخص كم كار اطلاق كرده است، و كلمه ی: انصار خبر دوم برای ان و بعضهم خبر برای انصار است. 4- عبارت و لا لاستدلال قوم قومایعنی، بدان جهت كه قبیله ی دیگر، افراد قوم و قبیله آنان را خوار شمرده و یا دشنام داده است، پیمان شكنی نمی كنند. و بعضی عبارت را: لمشیئه قوم قوما نقل كرده اند، یعنی برای ارادت گروهی به گروه دیگر. و در روایتی آمده است: كتب علی بن ابوطالب، و همین روایت (ابو، با واو) از قول امام (ع) مشهور است، و جهتش آن است

كه امام (ع) این كنیه (ابوطالب) را علم، به منزله ی یك لفظ محسوب داشته كه اعراب آن تغییر نمی كند.


صفحه 388.